Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-05@00:26:13 GMT

عشق و مکافات

تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۸۲۵۱۵۳

چه کسی فکرش رو می‌کرد بچه ساکت و گوشه‌گیر خانواده یک روز به قاتلی تبدیل شود که کشتن یک انسان برایش مثل آب خوردن باشد.

به گزارش جام جم، بذار از خانواده‌ام شروع کنم. من در خانواده‌ای بزرگ شدم که درسخوان بودن و گرفتن نمره 20 یک وظیفه بود. از مدرسه که به خانه می‌آمدم، فرصت کوتاهی برای استراحت داشتم و بعد کلاس‌های زبان و تقویتی شروع می‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

به خانه که برمی‌گشتم درس خواندن بود و شام و خواب. فردا روز از نو و همین شده‌بود برنامه زندگی‌ام. هرچه در درس‌هایم قوی بودم، در ارتباط‌گیری با دیگران ضعف داشتم. همین باعث شد تقریبا دوست صمیمی در زندگی نداشته‌باشم.

خلاصه، سال‌ها برای من همین‌طور گذشت تا این که در کنکور شرکت کردم و در یکی از دانشگاه‌های سراسری تهران در رشته مهندسی قبول شدم. وقتی وارد دانشگاه شدم، حسی به من می‌گفت باید خودم را برای یک تغییر بزرگ آماده کنم. بچه پولدار و درسخوان بودم و خیلی زود دوستانی اطرافم را گرفتند که نفهمیدم به خاطر خودم با من دوست نشده‌اند. ترم یک دانشگاه تمام شد و در دانشگاه هم دانشجوی ممتاز شدم.

ترم دوم دانشگاه همان تغییری که منتظرش بودم رخ داد. آن ترم دانشجوی دختری انتقالی گرفت و به دانشگاه ما آمد. مهلا دانشجوی ممتازی بود و رقابت درسی ما از همان ابتدای ترم آغاز شد؛ رقابتی که خیلی زود به عشق رسید؛ عشقی یکطرفه از سمت من. هرچه تلاش می‌کردم به او نزدیک شوم بی‌فایده بود. من برای مهلا فقط یک رقیب بودم.

بالاخره تصمیم گرفتم رک حرف دلم را به مهلا بزنم. یک روز سرد زمستانی بعد از کلاس مقابلش ایستادم و خواستم صحبت کنیم. فکر کرد درباره کلاس و درس می‌خواهم صحبت کنم. وقتی گفتم عاشقش شدم و قصد خواستگاری دارم، نگاهی با عصبانیت به من کرد و بدون این که حرفی بزند رفت. از این رفتار شوکه شدم. به خانه برگشتم و تا آخر شب با خودم کلنجار رفتم. نمی‌توانستم صبر کنم و پیامکی برایش فرستادم و دلیل رفتارش را پرسیدم. گفت علاقه‌ای به من ندارد و بهتر است فراموشش کنم. اما من یک لحظه هم نمی‌توانستم از فکر او بیرون بیایم و بعد از این ماجرا بیشتر عاشقش شدم.

چند بار خواستم صحبت کنم اما با عصبانیت برخورد کرد. دیگه دل و دماغ درس خواندن نداشتم و خانواده‌ام هم متوجه رفتارم شدند. یک روز یکی از دوستانم سراغم آمد و گفت : مهلا را با پسری در ماشین مقابل دانشگاه دیده‌ است. دنیا روی سرم آوار شد.

انگار دیوانه شده‌بودم. مهلا سهم من از این زندگی بود و نمی‌توانستم او را با مرد دیگری ببینم . روزهای آخر ترم بود و حالا دانشجوی تنبل کلاس شده‌بودم. یک روز بیرون دانشگاه منتظر بودم تا برای آخرین بار با مهلا صحبت کنم. غروب بیرون آمدم. در کوچه پشتی دانشگاه مثل سدی مقابلش قرار گرفتم. خواستم آن پسر را فراموش کند و با من ازدواج کند. قول دادم خوشبختش کنم. گفت نمی‌تواند آن پسر نامزدش است و دوستش دارد. این جمله را که شنیدم، دست در جیبم کردم و چاقو را بیرون آوردم و وقتی به خودم آمدم مهلا غرق در خون روی زمین افتاده‌بود.

بعداز دستگیری، عکسم تو صفحه حوادث روزنامه‌ها جا خوش کرد و همه یک جنایت عاشقانه را روایت کرده‌بودند. خیلی زود پای میز محاکمه قرار گرفتم و حکم قصاص گرفتم. خانواده مهلا فقط اجرای حکم را می‌خواستند و داستان این جنایت عاشقانه با اجرای حکم قصاص در زندان به فصل پایانی خودش رسید.

منبع: تابناک

کلیدواژه: آلودگی هوا قانون هوای پاک احمدرضا رادان خلیج فارس لایحه بودجه علیرضا اکبری عشق مکافات قاتل آلودگی هوا قانون هوای پاک احمدرضا رادان خلیج فارس لایحه بودجه علیرضا اکبری یک روز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۸۲۵۱۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پیام احساسی بوفون پس از صعود پارما به سری آ: با تمام وجودم، زنده باد پارما

جمع هفت خواهران در سری آ جمع شد.

طرفداری | پارما پس از سه فصل دوری از سری آ دوباره به بالاترین سطح باشگاهی فوتبال ایتالیا برگشت.

پارما از آن دست تیم‌های بسیار محبوب و البته بازیکن‌ساز در فوتبال ایتالیاست که بازگشت دوباره این تیم به سری آ باعث خوشحالی هواداران فوتبال شده است. بازگشت پارما به منزله تکمیل جمع هفت نفره خواهران (یوونتوس، میلان، اینتر، رم، لاتزیو، فیورنتینا و پارما) است و جانلوییجی بوفون شاید از هر کسی به خاطر صعود پارما به سری آ خوشحال است.

بوفون که فوتبال حرفه‌ایش را با پارما شروع (1995) و البته با این تیم هم از دنیای فوتبال خداحافظی (2023) کرد از بازگشت دوباره این تیم محبوب ایتالیایی بسیار خوشحال است. دروازه‌بان اسطوره‌ای فوتبال ایتالیا با تبریک از صعود پارما به سری آ در پیامی احساسی در اینستاگرام‌اش نوشت:

بالاخره سری آ! چقدر هیجان‌انگیز است که شادی را در چهره مردمی ببینم که سال‌های آخر دوران حرفه‌ایم را با آنها سهیم بودم. دوستان عزیز، هواداران عزیز پارما، از این دستاوردی که مدت‌ها دنبالش بودیم و به آن امیدوار بودیم لذت ببرید. این فصل بهترین زمان برای رسیدن به چنین دستاوردی بود. به بچه‌ها، کادرفنی و مربیان تبریک می‌گویم!!! با تمام وجودم، زنده باد پارما! ????⚽️

رسمی؛ پارما به سری آ صعود کرد

از دست ندهید ????????????????????????

جای خسرو حیدری بودم پیشنهاد منچسترسیتی را قبول می‌کردم! مرد هزار چهره؛ یورگن کلوپ مشاور مالی شد (فیلم) خوشحالی باورنکردنی جیمی کرگر در دیوار زرد! (فیلم) لیونل مسی در شکل‌وشمایلی که هرگز ندیده‌اید! (عکس)

دیگر خبرها

  • اعترافات ناامیدکننده رایان بابل: در لیورپول تنها و مضطرب بودم
  • اعتراف ستاره سابق لیورپول: همیشه مضطرب بودم
  • زن پرسپولیسی قبل از شیمی درمانی در ورزشگاه آزادی؛ به دخترم قول داده بودم!
  • ستار اورکی از علاقه‌اش به موسیقی فیلم گفت/همکاری با مسعود کیمیایی
  • خود را بدهکار خاک و مردم کشورم می‌دانم/ موسیقی بخشی از دکوپاژ در فیلم‌های کیمیایی است
  • راز ماندگاری پیکه در فوتبال؛ عشق به بارسا!
  • پیام احساسی بوفون پس از صعود پارما به سری آ: با تمام وجودم، زنده باد پارما
  • بیک زاده: پیشنهاد منچسترسیتی به خسرو حیدری؟ من اگر جای او بودم می پذیرفتم! / فیلم
  • یک برنامه رادیویی مرا به زندگی برگرداند
  • واکنش امید نورافکن به عکس جنجالی علیه پرسپولیس